چگونه به کودک کمک کنیم تا با احساسات ناخوشایند کنار بیاید؟
بچه هایی که قدرت ذهنی بالایی دارند به خوبی می فهمند که در شرایط مواجهه با احساسات ناخوشایند نباید در مقابل آن ها تسلیم شوند و باید احساسات را تحت کنترل خود بگیرند. بچه هایی که می دانند چگونه باید احساسات را کنترل کرد، می توانند رفتارشان را مدیریت کنند و احساسات منفی را دور بیاندازند.
کودکانی که روی احساساتشان کنترل ندارند چه علائمی دارند؟
بچه هایی هم هستند که به طور ذاتی این مهارت را ندارند و نمی دانند چطور احساساتشان را به شکل درست بیان کنند. این بچه ها نمی دانند چطور باید خشمشان را مدیریت کنند. ممکن است رفتار پرخاشگرانه از خود نشان دهند و حتی از کوره در بروند. به طور مشابه بچه هایی که نمی دانند وقتی غمگین می شوند باید چکار کنند، ساعت ها در خودشان فرو می روند و تسلیم می شوند.
موقعی که بچه ها احساسات خود را درک نمی کنند، از هر چیزی که ناراحتشان می کند دوری می کنند. برای مثال بچه ای که در موقعیت های اجتماعی خجالتی است، ممکن است از شرکت در فعالیت ها دوری کند. چرا که این توانایی را در خود نمی بیند که در مواجهه با چیزهای جدید به اندازه کافی صبور باشد.
روش صحیح آموزش مهارت کنترل احساسات به کودک چیست؟
آموزش مدیریت احساسات به بچه ها سبب می شود تا مشکلات رفتاری کمتر شود. بچه ای که به خوبی احساساتش را بشناسد، راحت تر با موقعیت های سخت کنار می آید و می تواند استعدادهایش را شکوفا کند. با تمرین و آموزش بچه ها یاد می گیرند که چطور و با شیوه سالم با احساساتشان روبرو شوند.
1. حس مسئولیت پذیری را به کودکان بیاموزید
به لحاظ روانشناختی خوب است که بچه ها احساسات مختلف را تجربه کنند. به همین اندازه هم مهم است که تشخیص دهند تا حدودی روی احساساتشان کنترل دارند. بچه ای که یک روز سخت را در مدرسه گذرانده است، می تواند بعد از مدرسه به فعالیتی بپردازد که حالش را تغییر دهد. یا بچه ای که از دست برادرش ناراحت است می تواند راهی برای آرام کردن خودش پیدا کند.
احساسات را به فرزندتان آموزش دهید و کمکش کنید بفهمد که احساسات سخت و شدید (مانند عصبانیت) بهانه ای کافی برای انجام رفتارهای ناهنجار نیست. او اجازه ندارد هر وقت عصبانی شد، یکی را بزند. یا اگر غمگین است حق ندارد در خانه عبوس و افسرده باشد.
هر کس مسئول رفتار خودش است
به کودک بیاموزید که هر کس مسئول رفتار خودش است و متهم کردن دیگران به خاطر احساسات ناخوشایند خود پسندیده نیست. اگر فرزندتان خواهرش را بزند و ادعا کند که به خاطر اینکه او را عصبانی کرده است این کار را انجام داده، سعی کنید فرضیات ذهنی او را عوض کنید. به او بگویید که هر کس مسئول احساسات و رفتار خودش است. اگر چه تحت تاثیر خواهرش قرار گرفته است اما خواهرش واقعا روی احساسات او تاثیری ندارد.
البته مهم است که به کودک یادآوری کنید که او هم مسئول احساسات دیگران نیست. اگر او تصمیم درست را گرفته ولی یک نفر دیگر عصبانی شده است، ایرادی ندارد. این درس خیلی مهم است که بچه ها باید با بزرگتر شدن قوی بشوند تا بتوانند در مقابل فشار هم سن و سالانشان ایستادگی کنند و بهترین تصمیمات را برای خودشان بگیرند. القای ارزش های خوب و شخصیت قدرتمند، به بچه اعتماد به نفس می دهد تا توانایی گرفتن بهترین تصمیم ها را حتی در زمانی که دیگران با آن ها مخالف هستند به دست آورد.
2. مدارا کردن با احساسات ناخوشایند را تمرین کنید
احساسات ناخوشایند معمولا یک دلیل واضح دارند. مثلا زمانی که در لبه پرتگاه ایستاده اید، دلشوره و اضطراب کاملا طبیعی است. اضطراب در این لحظه در واقع یک هشدار عاطفی است که شما را از خطر دور می کند. اما گاهی اوقات ما بدون دلیل ترس و اضطراب را تجربه می کنیم.
به کودک بیاموزید هر وقت که نسبت به چیزی احساس نگرانی می کند لزوما چیز بدی نیست. مثلا وقتی که بچه از پیوستن به جمع بچه هایی که آن ها را نمی شناسد و فوتبال بازی می کنند، هراس دارد، او را تشویق کنید تا هر طوری شده بازی کند. مواجهه با ترس -زمانی که برایش خطری ندارد- کمکش می کند تا توانایی های فراتر از حد تصور خودش را مشاهده کند.
کمک به افزایش اعتماد به نفس
موقعی که بچه ها اعتماد به نفسشان را از دست می دهند بیشتر در مقابل ناخوشی ها از خود مقاومت نشان می دهند. آن ها با خود فکر می کنند : «من هیچ وقت نمیتونم انجامش بدم. اون خیلی وحشتناکه» در نتیجه این تفکر فرصت های زیادی را در زندگی از دست می دهند.
سعی کنید به آرامی فرزندتان را به خارج از منطقه امنش هدایت کنید. تلاش هایش را بستایید. برایش روشن کنید که شما از شوق او برای تلاش حمایت می کنید و نتیجه برایتان مهم نیست. به او بیاموزید چگونه از اشتباه، شکست و موقعیت های ناخوشایند به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد استفاده کند.
3. به کودک کمک کنیم حال و هوای بد خود را عوض کند
شرایط روحی بچه ها اغلب به شرایط موجود در محیط اطرافشان بستگی دارد. کودک ممکن است در زمان بازی شاد باشد اما درست چند لحظه بعد به خاطر اینکه وقت رفتن رسیده است ناراحت و غمگین شود. دقیقا چند دقیقه بعد با دانستن اینکه قرار است در راه رفتن به خانه برایش بستنی بخرید هیجان زده می شود.
راهکار عملی تغییر مود
به کودکان بیاموزید که حال و هوایشان لزوما نباید به شرایط بیرونی وابسته باشد. در عوض آن ها می توانند فارغ از اینکه در چه وضعیتی قرار دارند، روی احساس خودشان کنترل داشته باشند.
از فرزندتان حمایت کنید تا در جهت تقویت روحیه اش گام بردارد. این به این معنی نیست که مجبور است روی احساساتش سرپوش بگذارد یا آن ها را انکار کند، بلکه بدان معنی است که او می تواند با تمرین به خودش کمک کند احساس بهتری داشته باشد و اسیر احساسات بد نشود. غر زدن، خود را حبس کردن یا شکایت کردن های طولانی فقط احساس بد را بیشتر می کند.
به بچه ها کمک کنید تا گزینه های ممکن را شنایی کنند که می تواند به آن ها کمک کند در زمان عصبانیت خود را آرام کنند یا زمانی که احساس بدی دارند به خود دلخوشی بدهند. فعالیت هایی را به آن ها معرفی کنید که سبب افزایش روحیه شان شود. ممکن است یک کودک با رنگ آمیزی آرام شود و کودکی دیگر با بازی کردن در خارج از منزل عصبانیتش را از بین ببرد.
انتخاب هایی را پیش روی فرزندتان بگذارید که بتواند در شرایطی که احساس بد دارد، خودش را به تلاش برای بهتر شدن حالش تشویق کند. مثلا وقتی می بینید افسرده و عبوس است، به او بگویید: «من فکر می کنم افسرده بودن باعث میشه حال بدت ادامه پیدا کنه. بهتر نیست یه راهی پیدا کنیم که حال و هوامون عوض بشه؟» فرزندتان را تشویق کنید که تنبلی را کنار بگذارد و با انجام دادن کاری متفاوت کنترل احساسات ناخوشایند را به شیوه درست و سالم در دست بگیرد.
منبع: VeryWellFamily